شعر استاد شهریار تقدیم به مهدی موعود عج به بارگاه نگاهت بهار میِبینم
بهار را بدرت جان نثار میبینم *** به بال عشق تو بتوان بر اوجها پر زد فـلـک بـه نـام تـو انـدر مـدار میبینم *** نوای نای دل کعبه جز ولای تو نیست طـواف کـوی تو را افـتـخار میبـیـنـم *** جـمـال کعبه ز خـال تو آبرومند است وگرنه سنگ و گل بیعیار میبینم *** چو سعی بی تو یکی پسته ایست دور از مغز نـمـاز بـی تـو بـسی شـرمـســار میبـیـنـم *** محمد و علی و فاطمه، حسن و حسین ز چـهـر پـاک تـو مـهـدی، نـگار میبینم *** مقام و حجر و حجرناودان و زمزم مهر چو مستجار درت، خاکسار میبینم *** به عشق روی تو بوسند حاجیان عرفات تـو را فــروغ سـمـاوات یـار میبـیـنـم *** بهدور شمع گرانت وقوف و بیتوته است به سوی خصم تو رمی جـمار میبینم *** رخ تو چشمه خورشید و دیده ام خفاش ز گرد و خاک معاصی است تار میبینم *** تـو آفتاب گـران سـنـگ عـرصـه امـیـد جهـان بهراه تو چشم انتظار میبینم *** رخ کریم تو از کعبه می دمد فردای ازیـن سـرای گـل روزگار میبـینم *** بتاب شمس پس ابر غیبت، ای موعود زمـانه در کـف قـوم شـرار میبـینــم
استادشهریار ----------------------------------------- www.tebyan.net/newmobile.aspx/index.aspx?pid=24338 ----------------------------------- |