به ddddd12 خوش آمدید

معرفی بهترین ها = گل نرگس بیا

به ddddd12 خوش آمدید

معرفی بهترین ها = گل نرگس بیا

اشعار مذهبی

اشعار غزلیات و مدایح اهل بیت (ع)

چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟

———————- 

علائم حتمی ظهور/ چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟

گروه فرهنگ جهان نیوز: خدایا! در فرج مولایم شتاب کن! و ظهورش را آسان ساز! راهش را گسترده نما! و مرا در صراط او قرار ده! فرمانش را نافذ گردان و پشتوانه‌اش را استوار نما.. خدایا! این گرفتارى پیچیده را از این امّت، به حضور آن گرامى برطرف ساز. به مهرت ای مهربانترین مهربانان. (۱)

علائم حتمی ظهور

امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهمّ در پیش خواهد بود: جنبش مرد ترقى‌خواه یمنى، جنبش ارتجاعى سفیانى، نداى آسمانى، قتل نفس زکیّه و فرورفتن[لشکر سفیانی در] زمین.(۲)

یمانی؛ اولین علامت حتمی ظهور

«از نشانه‌هاى قطعى ظهور امام مهدى علیه السّلام جنبش اصلاح‌طلبانۀ شخصیّت «یمنى» است. نام و داستان شخصیّت «یمنى» در روایات بسیارى و در شمار نشانه‌هاى قطعى ظهور، آمده است.»(۳) 

«اصل وجود یمانى و جزء علامات حتمیّه ظهور امام زمان علیه السّلام بودن وى، مورد تردید نیست، زیرا روایات مربوط به وى لااقل به حدّ استفاضه مى‌رسد و ظاهرا اهل سنّت نیز آن را نقل کرده‌اند. در فتن سلیلى و فتن ابن حمّاد و . . . نامى از یمانى برده‌اند.»(۴)

«روایات متعددى[که] از اهل بیت علیهم السلام، دربارۀ انقلاب اسلامى و زمینه‌ساز ظهور
حضرت مهدى (ع) در یمن وارد شده است که حتمى بودن وقوع این انقلاب را تصریح مى‌کند و آن را درفش هدایت و زمینه‌ساز قیام حضرت مهدى و یارى‌کنندۀ آن حضرت توصیف مى‌کند. حتى برخى از روایات انقلاب اسلامى یمن را در زمان ظهور، هدایت بخش‌ترین درفش‌ها به طور مطلق به حساب مى‌آورد و در وجوب یارى رساندن به آن، همانگونه تأکید مى‌کند که در یارى درفش مشرق ایرانى، بلکه بیش از آن تأکید مى‌نماید. و وقت آن را همزمان با خروج سفیانى در ماه رجب یعنى چند ماه قبل از ظهور حضرت مهدى (ع) و پایتخت آن را صنعا معرفى مى‌کند. »(۵)

«ضمن روایتى طولانى در این مورد، از امام باقر علیه السّلام آورده‌اند که ایشان فرموده اند:
«خروج سفیانى» و شخصیّت «یمنى» و «سیّد خراسانى» در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود و درست به سان دانه‌هاى تسبیح، یکى پس از دیگرى خواهد آمد… در آستانۀ ظهور امام مهدى علیه السّلام هیچ پرچمى هدایت‌یافته‌تر از پرچم شخصیّت «یمنى» نخواهد بود.

پرچم او، پرچم هدایت و درستى است. چرا که او مردم را به امام مهدى علیه السّلام دعوت مى‌کند، هنگامى که این شخصیّت اصلاحگر خروج مى‌کند ، فروختن سلاح را تحریم مى‌نماید.

هنگامى که او به پاخاست با او به پاخیزید. چرا که اگر پرچم هدایت و عدالتى را دیدید روى گردانى از آن براى مسلمان، شایسته و مشروع نیست. از این رو، هرکس از پیوستن به جنبش مرد «یمنى» سرباز زند، اهل آتش خواهد بود چرا که او به حق فرامى‌خواند و به راه مستقیم و بى‌انحراف دعوت مى‌کند.»(۶) ،(۷) 

«روایات مى‌گوید: یمنى در پى نبرد سفیانى با وى وارد عراق مى‌شود. نیروهاى یمنى و ایرانى جهت رویارویى با سفیانى وارد عمل مى‌شوند و از روایات چنین ظاهر مى‌شود که نقش نیروهاى یمن در نبرد سفیانى نقش پشتیبانى از نیروهاى ایرانى است، زیرا از لحن أخبار چنین فهمیده مى‌شود که طرف درگیر با سفیانى، مردم مشرق زمین یعنى یاران خراسانى و شعیب هستند. و گویا یمنى‌ها پس از یارى رساندن به آنان به یمن باز مى‌گردند.

امّا در منطقۀ خلیج، علاوه بر حجاز، یمنى‌ها نقش اساسى خواهند داشت، گرچه روایات، آن را خاطرنشان نساخته‌اند ولى به طور طبیعى با توجه به روند حوادث ظهور و جغرافیاى منطقه، بایستى فرمانروائى یمن و حجاز و کشورهاى حوزۀ خلیج در دست نیروهاى یمن، پیرو حضرت مهدى (ع) قرار گیرد.

چرا درفش یمنى از درفش خراسانى هدایت بخش‌تر است؟ 

در حالى‌که درفش خراسانى و درفش‌هاى اهل مشرق بطور کلى به درفش هدایت، توصیف شده و کشته‌شدگان آنها شهید محسوب مى‌شوند و خداوند دین خود را بوسیله آنان یارى مى‌نماید. با آنکه تعداد نسبتا زیادى از ایرانیان وزیران و مشاوران حضرت مهدى (ع) و یاران خاص او خواهند بود، که از جملۀ آنان فرماندۀ نیروهاى ایرانى، شعیب بن صالح است که امام مهدى (ع) وى را به سمت فرماندهى کل ارتش خود برمى‌گزیند و با آنکه نقش ایرانیان، در زمینه‌سازى قیام حضرت مهدى (ع) در تمام سطح‌ها، نقش وسیع و فعّالى است وآنگهى آنان با قیام و فداکاریهاى خود، که آغاز نهضت حضرت مهدى (ع)، بوسیلۀ قیام آنان خواهد بود، برترى خاصى دارند و ما آن را در نقش آنان در دوران ظهور بیان خواهیم کرد. بنابراین چرا انقلاب یمنى و درفش وى هدایت‌بخش‌تر از ایرانیان و درفش آنهاست؟

ممکن است دلیل آن، این باشد که سیستم ادارى که یمنى در رهبرى سیاسى و ادارۀ یمن به کار مى‌برد صحیح‌تر و از لحاظ سادگى و قاطعیت به روش ادارى اسلام نزدیک‌تر باشد. در حالی که دولت ایرانیان از پیچیدگى و دوباره‌کارى و شائبه‌هایى برکنار نیست، بنابراین تفاوت بین این دو تجربۀ فرمانروائى به طبیعت سادگى و قبیله‌اى جامعۀ یمن و طبیعت وراثت تمدن و ترکیب جامعۀ ایرانى برمى‌گردد و ممکن است انقلاب یمنى ازاین‌رو هدایت‌بخش‌تر به شمار آید که سیاست و
دستگاه اجرائى آن قاطع باشد و نیروهاى مخلص و مطیع در اختیار داشته باشد و پیوسته رسیدگى شدید نسبت به آنها کند.

البته این همان دستور العملى است که اسلام به اولیاء امور مى‌دهد که با کارمندان و کارگزاران خود عمل نمایند چنانکه در منشور امیر مؤمنان (ع) به مالک اشتر استاندار و نمایندۀ امام در مصر مى‌بینیم و همانطور که در صفات حضرت مهدى (ع) آمده است که «نسبت به کارگزاران و کارمندان خود سختگیر و نسبت به بینوایان مهربان مى‌باشد» در حالی که ایرانیان براساس چنین سیاستى عمل نمى‌کنند، مسئول مقصّر، یا خیانتکار نسبت به مصالح مسلمانان را در ملأ عام، جهت عبرت سایرین مجازات نمى‌کنند.

و احتمال دارد، درفش یمنى از این جهت هدایت‌کننده‌تر باشد که در ارائه طرح جهانى اسلام رعایت عناوین ثانوى فراوان و ارزیابى‌ها و مفاهیم کنونى (و مقررات بین المللى) را نمى‌کند. در حالی که انقلاب اسلامى ایران معتقد و ملزم به رعایت آنهاست.

امّا آنچه به عنوان دلیل اساسى، پسندیده است این است که انقلاب یمنى اگر هدایت‌گرى بیشترى دارد به این دلیل است که مستقیما از رهنمودهاى حضرت مهدى علیه السلام برخوردار مى‌گردد و جزء لاینفک قلمرو و طرح نهضت آن حضرت شمرده مى‌شود، همچنین یمنى به دیدار حضرتش نائل مى‌شود و کسب شناخت و رهنمود مى‌کند. مؤید این امر روایات مربوط به انقلاب یمنى‌هاست که رهبر انقلاب یمن یعنى شخص یمنى را مى‌ستاید و با این عبارات توصیف مى‌نماید: «به سوى حق هدایت مى‌کند» و «شما را به سوى صاحبتان مى‌خواند» و اینکه «براى هیچ مسلمانى سرپیچى از آن جایز نیست و کسى که چنین کند اهل آتش خواهد بود» . . . امّا انقلاب زمینه‌ساز ایرانیان در روایات آن بیش از ستایش رهبران آن، ستایش از عموم گردیده است، مانند یاوران درفش‌هاى سیاه و اهل مشرق و قومى از مشرق به جز، شعیب بن صالح که با توجه به روایات، نسبت به بقیۀ فرماندهان درفش‌هاى سیاه، امتیاز و برترى ویژه‌اى دارد و پس از آن سید خراسانى و سپس مردى از قم مورد ستایش قرار گرفته است.

أخبار مؤیّد این معناست که انقلاب یمنى به نهضت ظهور امام (ع) نزدیکتر است تا انقلاب زمینه‌ساز ایرانیان، حتى اگر فرض کنیم یمنى قبل از سفیانى قیام مى‌کند یا آنکه یمنى دیگرى زمینه‌ساز یمنى وعده داده شده مى‌باشد. در حالی که انقلاب ایرانیان بدست مردى از قم که سرآغاز نهضت و قیام حضرت مهدى (ع) مى‌باشد که «آغاز آن از مشرق است» و فاصلۀ بین شروع انقلاب آنها و بین خراسانى و شعیب بیست یا پنجاه سال و یا آنچه خدا اراده کند، به طول مى‌انجامد.(۸)

منابع:

۱-بخشی از دعای عهد
۲- کـمال الدین و تمام النعمه ، ج ۲، ص ۶۴۹ 
۳- امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور علامه قزوینی ص۵۵۷
۴- تا ظهور،ج۲ نجم الدین طبسی ص۳۸۲
۵-عصر ظهور ، علی الکورانی ص۱۵۷
۶- غیبت نعمانى، ص ٢۵۵، باب ١۴، ح ١٣
۷- امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور علامه قزوینی ص۵۵۷
۸-عصر ظهور،علی الکورانی صص۱۶۲-۱۵۸

————-
http://www.jahannews.com/vdcjooextuqevoz.fsfu.html
————

90 فایده در دعا برای فرج امام زمان (عج)

آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم خلاصه آثار و فواید و ویژگی‌هایی را که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، بیان می‌کند و ما هم به جهت این که کتاب مکیال المکارم به امر مطاع ولی عصر علیه السلام نوشته شده و کتابی مبارک و پر خیر است، مطالب آن را ذیلا نقل می‌کنیم. 



دعا کننده برای فرج حضرت مشمول برکات زیر می‌شود:

1 - اطاعت از امر مولایش کرده است، که فرموده‌اند: و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2 - این دعا سبب زیاد شدن نعمت ها می شود.

3 - اظهار محبت قلبی است.

4 - نشانه انتظار است.

5- زنده کردن امر ائمه اطهار علیهم السلام است.

6 - مایه ناراحتی شیطان لعین است.

7 - اداء قسمتی از حقوق آن حضرت است (که اداء حق هر صاحب حقی واجب ترین امور است.)

9 - تعظیم خداوند و دین خداوند است.

10 - حضرت صاحب الزمان علیه السلام در حق دعا کننده دعا می کند.

11 - شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

12 - شفاعت پیامبر ان شاء الله شامل حال او می شود.

13 - این دعا امتثال امر الهی و طلب فضل و عنایت اوست.

14 - مایه استجابت دعا می شود.

15 - اداء اجر رسالت است.

16 - مایه دفع بلاست.

17 - سبب وسعت روزی است ان شاء الله.

18 - باعث آمرزش گناهان می شود.

19 - دعا کننده مشرف به دیدار آن حضرت در بیداری یا خواب می شود.

20 - در زمان ظهور آن حضرت به دنیا رجعت می کند.

21 - از برادران پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد بود.

22 - فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان علیه السلام زودتر واقع خواهد شد.

23 - سبب پیروزی از پیغمبر و امامان - صلوات الله علیهم اجمعین - می شود.

24 - وفای به عهد و پیمان الهی است.

25 - آثار نیکی به والدین برای دعا کننده فرج حاصل می گردد.

26- فضیلت رعایت و اداء امانت برایش حاصل می شود.

27 - سبب زیاد شدن اشراف نور امام علیه السلام در دل او می گردد.

28 - دعا برای فرج موجب طولانی شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.

29 - موفق به تعاون در کارهای نیک و تقوا می شود.

30 - به نصرت و یاری خداوند و پیروزی بر دشمنان به کمک خداوند توفیق می یابد.

31 - هدایت می شود به نور قرآن مجید.

32 - نزد اصحاب اعراف معروف می گردد.

33 - به ثواب طلب علم نائل می شود ان شاء الله.

34 - از عقوبت های اخروی ان شاء الله در امان می ماند.

35 - در هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود.

36 - این دعای برای فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلی الله علیه و آله است.

37 - با امیرالمومنین علیه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.

38 - محبوب ترین افراد نزد خداوند می گردد.

39 - عزیزترین و گرامی ترین افراد نزد پیامبر صلی الله علیه و آله می شود.

40 - ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.

41 - دعای پیامبر صلی الله علیه و آله شامل حالش می گردد.

42 -کردارهای بد او به کردارهای خوب تبدیل می شود.

43 - خداوند در عبادت او را تایید فرماید.

44 - ان شاء الله با این دعا عقوبت از اهل زمین دور می شود.

45 - ثواب کمک به مظلوم را دارد.

46 - ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.

47 - پاداش خونخواهی حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد.

48 - شایستگی دریافت احادیث ائمه اطهار علیهم السلام را می یابد.

49 - نور او برای دیگران نیز [در روز قیامت] درخشان می گردد.

50 - هفتاد هزار نفر از گنهکاران را شفاعت می کند.

51 - دعای امیرالمومنین علیه السلام روز قیامت شاملش می شود.

52 - بی حساب داخل بهشت می شود.

53 - از تشنگی قیامت در امان می ماند.

54 - در بهشت جاودان خواهد بود.

55 - مایه خراش روی ابلیس و مجروح شدن دل اوست.

56 - روز قیامت هدیه های ویژه ای دریافت می دارد.

57 - خداوند عز و جل از خدمتکاران بهشت نصیبش می فرماید.

58 - در سایه گسترده خداوند قرار می گیرد و رحمت بر او نازل می شود مادامی که مشغول آن دعا باشد.

59 - پاداش نصیحت مومن را دارد.

60 - مجلسی که در آن برای حضرت قائم - عجل الله تعالی فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.

61 - دعا کننده مورد مباهات خداوند قرار می گیرد.

62- فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند.

63 - از نیکان مردم محسوب می گردد.

64 - این دعا اطاعت از اولیای امر است که خداوند اطاعتشان را واجب کرده است.

65 - مایه خرسندی خدای عز و جل می شود.

66 - مایه خشنودی پیامبر می گردد.

67 - این دعا خوشایندترین اعمال نزد خداوند است.

68 - دعاگوی فرج حضرتش از کسانی خواهد بود که خداوند در بهشت به او حکومت دهد ان شاء الله تعالی.

69 - حساب او آسان می گردد.

70 - این دعا برای او در عالم برزخ انیس و مونس مهربانی خواهد بود.

71 - بهترین اعمال است.

72 - باعث دوری غم ها می شود.

73 - دعای هنگام غیبت بهتر از دعای هنگام ظهور است.

74 - فرشتگان درباره دعا کننده دعا می کنند.

75 - دعای حضرت سیدالساجدین علیه السلام - که نکات و فواید متعددی دارد - شامل حالش می شود.

76 - این دعا تمسک به ثقلین (کتاب و عترت) است.

77 - چنگ زدن به ریسمان الهی است.

78 - سبب کامل شدن ایمان است.

79 - مانند ثواب همه بندگان به او می رسد.

80 - این دعا برای فرج از تعظیم شعائر خداوند است.

81 - گوینده این دعا ثواب کسی را دارد که با پیامبر صلی الله علیه و آله شهید شده باشد.

82- ثواب کسی دارد که در زیر پرچم حضرت قائم شهید شده باشد.

83 - ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان علیه السلام را دارد.

84 - دعا ثواب گرامی داشتن عالم را دارد.

85 - پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد.

86 - دعا کننده در میان گروه ائمه اطهار علیهم السلام محشور می شود.

87 - درجات او در بهشت بالا می رود.

88 - از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند.

89 - در روز قیامت به بالاترین درجات شهدا نائل می گردد.

90 - به شفاعت حضرت زهرا سلام الله علیها رستگار می گردد.

---------------

http://old.ido.ir/a.aspx?a=1392040203

------------

داستانهای ما

------------------------ 

چند پیشگویی که اتّفاق افتاده

برخى از حوادثى که احادیث ، پیشاپیش از رخ دادن آن ها 

 پیش از ظهور خبر داده اند 

و وقوعشان درکتب تاریخى پس ازگذشت سال ها به ثبت رسیده. 

پیشگویى هاى مطابق واقع ایشان از این قرار است: 

پیشگویی اول و دوم : انحراف و فساد بنی عباس , پیامبر(ص) و ائمه (ع) درباره ویژگى هاى حکومت

 بنى عباس از جهت منحرف شدن آن ها به سمت فساد وخروج شان از مسیر حق خبر داده اند. 

به خوبى مى دانیم که دولت بنى عباس چه بر سر ائمه (ع) و دیگر فرزندان رسول اکرم (ص) در طول تاریخ آوردند و چه آوارگى ها، تعقیب ها و دستگیر شدن ها و ستم هایى را از آن ها چشیدند که مشهورتر از آن است که این روزما بخواهیم آن را به نگارش درآوریم. امام باقر(ع) طى حدیثى مى فرماید:… سپس بنى عباس به سلطنت مى رسند وهمواره در عیش و نشاط حکومت و وفور خوشى ها خواهند بود، تا اینکه در میان آن ها اختلاف مى افتد وپس از آن که دچار اختلاف شدند حکومت را ازکف مى دهند. (۱) 

لازم است به یاد داشته باشیم امام باقر (ع) پس از زوال سلسله بنى امیه به شهادت رسیدند 

و ۱۸ سال بعد حکومت عباسیان بر مسلمانان مسلط شدند. (۲)

پیشگویی سوم : اختلاف اهل مشرق و مغرب در ادامه حدیثى که از امام باقر(ع) نقل کردیم

 حضرت فرمودند: و اهل مشرق و مغرب دچار اختلاف مى شوند. (۳) 

که نمونه هاى بسیارى براى این اختلاف در طول تاریخ مى توان یافت: مانند اختلاف اهل مشرق و مغرب براى تعیین مرزهاى کشورهاى اسلامى که این مسأله سابقه طولانى در میان مسلمانان دارد به طورى که بر مشرق عباسیان حکومت مى کردند. و بر مغرب یا همه اندلس اسلامى حکمرانان اموى. یا اینکه در شمال آفریقا غرب دولت فاطمیون را تأسیس کردند. در هر دو حالت غرب از خلافت مشرق که در دست عباسیان بود، جدا شده بودند .

شاید هم منظور چیزى است که در عصرکنونى از زمان جنگ جهانى دوم تا الان- شاهدش هستیم که 

دو دولت بزرگ وجود داشته اند به طورى که یکى مدعى زعامت جمهورى ها در 

مشرق است و دیگرى خود را فرمانرواى غرب مى شمرد. 

به هر حال اختلاف را به هرکدام از این معانى یا معانى دیگر بگیریم این اختلاف میان شرق وغرب از جمله نشانه هاى ظهور است و همواره شاهدش بوده ایم . 

این سه پیشگویى اتفاق افتاده در تاریخ آن هم پس از بیان آن حضرت (ع) ونقل محدثین در منابع شان، خود بهترین دلیل یر صدق صدورآن از معصوم (ع) است. 

پیشگویی چهارم : انحراف جامعه اسلامی پیامبر اکرم (ص) بارها از انحراف در رهبرى اسلامى جامعه پس از خویش خبر داده اند که از آن جمله این روایت است که ابن عباس نقل کرده که حضرت ضمن صحبت هاى شان از معراج، این مطالب را از جمله علایم ظهور برشمرده اند: کافران، فرمانرواى مردم مى شوند و فاجران ستمکاران سرپرست، و ظالمان هم آنان را یارى مى کنند وفاسقان هم مشارران آن ها مى شوند . 

در چنین زمانى سه خسف فرو رفتن پیش مى آید: در مشرق، مغرب و جریره العرب، بصره را هم یکى از نوادگان توکه زنگى ها از او پیروى مى کنند خراب مى کند. (۴)

ودر حدیث دیگرى چنین مى فرمایند:… وپس از من، رهبرانى خواهند آمد که به هدایت من هدایت نگردند از طریق من که هدایت است پیروى نمى کنند و به سنت من هم رفتار نمى کنند، از میان آن ها مردانى قیام خواهندکرد که قلب هاى شان قلب شیطان است درکالبد انسان

این همان مسأله اى است که پس از رسول اکرم اسلام (ص) رخ داد و حکومت بر اساس مصلحت ها ویا به طور موررثى دست به دست شد. 

پیشگویی پنجم : شورش صاحب زنج , جریان صاحب الزنج وقومش در تاریخ از این قرار ثبت شده است که وى شخصى بود که در سال ۲۵۵ ق مصادف با میلاد حضرت مهدى (ع) قیام کرد. نامش على بن محمد بود وعلى رغم اینکه از حیث عقاید وتفکرات با اهل بیت (ع) اختلاف داشت، گمان مى کرد که از علویان است . طى مدت ۱۵ سال در جامعه چنان فسادى به راه انداخته بود که نهایتاً در سال ۲۷۰ ق دستش را به قتل عام مردم آلوده کرد . علاوه بر انتساب خویش به علویان عمده مطلبى که در شورش خود روى آن تکیه مى کرد این بود به طور اساسى به کارگران وطبقه زحمتکش جامعه، خصوصا بندگان وغلامان تحت سرپرستى دیگران نظرداشت واز این جهت بود که به وى صاحب الزنج یا سرور بندگان لقب داده بودند. 

فساد زیادى در جامعه به پا کرد ودولت عباسى را به شدت به زحمت انداخت وساکنان بصره و بسیارى دیگر از شهرها را با قتل وغارت و سرگردانى مردم تحت فشار قرار داد. این واقعه تاریخى هم خود دلیل بزرگى براى صدق حدیث وگوینده آن مى باشد. 

پیشگویی ششم : ظهور علم در شهر قم , از جمله این احادیث، این مورد است که از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: کوفه از حضور مؤمنین خالى خواهد شد وعلم از آن رخت برمى بندد، همانند مارى که به سوراخ لانه خویش خزیده باشد. سپس در شهرى که به آن قم مى گویند نمایان مى شود و آن جا معدن علم وفضل مى گردد، به طورى که هیچ مستضعفى از لحاظ دینى روى زمین باقی نمى ماند حتى عروسان حجله نشین که این جریان نزدیک ظهور قا ئم (ع) مى با شد. (۵) 

این موضوع در دهه گذشته پیش آمده است وعظمت امامان (ع) را زمانى متوجه مى شویم که بدانیم امام از ظهور علم دینى در قم در حالتى خبر مى دهند که حتى موقعیت مکانى این شهر در زمان ایشان هنوز ناشناخته بود وساکنان آن هم بت پرست و آتش پرست بودند وپس از گذشت قریب ۱۲۰۰ سال مرکز مطالعات وشهر علم شیعه گشت.

 -------------------------------

پی نوشت ها 

۱- نشریه موعود، شماره۳۷ ص ۲۷ ۰

۲- غیبه نعمانى ص ۱۷۵.

۳- همان.

۴- تاریخ ا لغیبه الکلبرى ص ۵۹. 

۵- منتخب الاثر ص ۴۴۳ یوم الخلاص ص ۴۸۰ .

————

http://montasar.ir/post/274

———